loading...
خــانــه عــطــر ایـــــــــــران
مهندس علم بيگي بازدید : 409 یکشنبه 09 مهر 1391 نظرات (0)
من مایکل لندر هستم. سال‌های زیادی از عمرم با بازاریابی و فروش سپری شده است. من همیشه یک کارآفرین بوده‌ام و شرکت‌های مختلفی را راه‌اندازی کرده‌ام و سپس آنها را فروخته‌ام. هر موفقیتی که حاصل کردم نتیجه بازاریابی مستقیم و بازاریابی دیجیتال بوده است. در پنج سال اخیر به سازمان‌ها در نقاط مختلف دنیا کمک می‌کنم تا عملیات بازاریابی خودشان را بهبود ببخشد. تخصص من نه‌تنها بازاریابی اینترنتی بلکه تمامی عملیات بازاریابی مستقیمی است که باعث رشد ؟ب‌و‌کار می‌شود. درکنار کار اصلی‌ام که مشاوره است، در کشورهای مختلف برنامه‌های آموزشی اجرا می‌کنم و سخنرانی می‌کنم.

موفقیت: چند سال است که با بازاریابی اینترنتی آشنا هستید؟ مایکل لندر: من از سال 1994 برای شرکت بسیار بزرگ IT کار می‌کردم و مسئول کمپین معرفی اولین سیستم جامع B2B در اروپا بودم. بنابرین حدود 16 یا 17 سال است که در این زمینه کار می‌کنم موفقیت: نظرتان درباره بازاریابی اینترنتی در ایران چیست؟ مایکل لندر: ایران روند رو به رشدی در بازاریابی دیجیتال دارد. اگر مدیران از این فرصت به‌درستی استفاده نکنند فرصت‌های زیادی را از دست می‌دهند و رقیبان می‌توانند آنها را ش؟ت دهند. موفقیت: برای موفقیت در بازاریابی اینترنتی به چه نکاتی باید توجه کرد؟ مایکل لندر: آماده‌سازی، طراحی و اجرای استراتژی‌های بازاریابی اینترنتی اهمیت فراوانی دارد. مدیران اجرائی و مدیران بازاریابی باید با مباحث بازاریابی اینترنتی آشنا باشند. اول اینکه چرا اینترنت متفاوت است، چگونه اینترنت تغییر ایجاد می‌کند و در ده سال آینده رفتار مصرف‌کنندگان و خریداران تجاری چه تغییراتی خواهد کرد. امروزه اینترنت و تلفن‌همراه به بخش مهمی از زندگی روزانه تبدیل شده است. همچنین بایدها و نبایدهایی وجود دارند که مدیران و بازاریابان اینترنتی باید به آنها توجه کنند. موفقیت: نظرتان درباره بازاریابی با ایمیل چیست؟ مایکل لندر: بازاریابی ایمیلی یک از حوزه‌هایی است که در آن تجربه زیادی دارم. موضوع مهم در بازاریابی ایمیلی آن است که چگونه مخاطب را درگیر کرده و او را جذب کنیم و این موضوع با داشتن اطلاعات کافی درباره مخاطب امکان‌پذیر است. نکته مهم دیگر مرتبط بودن است و اینکه چگونه پیامی کاملا مرتبط با مخاطب بنویسیم. در نشریات و مجلات هم موضوع اصلی مرتبط بودن است. اگر مجله شما کاملا مرتبط با علاقه‌مندی‌های مخاطب نباشد در دفعات بعدی مجله را نخواهد خرید و یا حداقل درباره آن با دیگران صحبت نخواهد کرد.موفقیت: درباره مدیرانی که اطلاعات فنی و تخصصی در حوزه بازاریابی اینترنتی ندارند چه توصیه‌ای دارید؟ مایکل لندر: موضوعی که در ایران و نقاط دیگر جهان اتفاق می‌افتد این است که با رشد سریع دسترسی به اینترنت، روز به روز افراد بیشتری از اینترنت نه‌تنها برای تحقیق و جستجو استفاده می‌کنند بلکه از آن برای ایجاد تعامل با شرکت‌های موردعلاقه خودشان استفاده می‌کنند. اگر شرکت‌ها و سازمان‌ها این بستر تعامل را فراهم نسازند در آینده بقای آنها به‌خطر می‌افتد.این تغییرات، بسیاری از مدیران سازمان‌ها را غافلگیر کرده است. بسیاری از شرکت‌ها در رقابت ش؟ت می‌خورند و دلیلش بی‌توجهی به اینترنت است. بگذارید مثالی درباره صنعت کتاب بیاورم. کتاب‌ها در سال‌های گذشته چگونه توزیع و فروخته می‌شدند؟ سپس آمازون کار خود را آغاز کرد و امروز بدون شک بزرگترین کتابفروشی دنیا است. آمازون موفقیت خود را مدیون استفاده از اینترنت می‌داند. بنابرین اینترنت فرصت‌های بسیاری را پدید آورده است.امروزه شرکت‌ها به استراتژی‌هایی نیاز دارند تا از اینترنت نه‌تنها برای بازاریابی و فروش محصولات یا خدمات خود استفاده کنند بلکه از آن برای خدمت‌رسانی بهتر به مشتری بهره بگیرند. به‌نظر من تجارت الکترونیک در ایران جای رشد فراوانی دارد. راز موفقیت شرکت‌های بزرگ شفافیت است. منظورم از شفافیت صرفا این نیست که در سایت خودمان قیمت‌ها را بنویسیم یا امکان مقایسه محصولات و خدمات را فراهم کنیم بلکه کاری کنیم که صدای خریدار شنیده شود. امروزه اگر خریداری از محصول راضی نباشد به‌راحتی به انجمن‌های آنلاین می‌رود یا در رسانه‌های اجتماعی از شرکت ما بدگویی می‌کند و این موضوع مهمی است که مدیران شرکت‌ها باید با آن مواجه شوند.امروزه شرکت‌ها به استراتژی‌هایی نیاز دارند تا از اینترنت نه‌تنها برای بازاریابی و فروش محصولات یا خدمات خود استفاده کنند بلکه از آن برای خدمت‌رسانی بهتر به مشتری بهره بگیرند.موفقیت: آیا فکر می‌کنید بازاریابی مستقیم به‌صورت اینترنتی و حتی غیراینترنتی برای سازمان‌های بزرگ مانند بانک‌ها، بیمه‌ها و ... مناسب است و بازگشت سرمایه مناسبی دارد؟ مایکل لندر: سوال بسیار خوبی کردید.

اتفاقی که در بسیاری از سازمان‌های بزرگ می‌افتد آن است که مدیران آن کم‌کم باور می‌کنند کارهایی که همیشه انجام داده‌اند درست است. بسیاری از مدیران ارشد از بازاریابی مستقم فراری هستند زیرا سال‌های متمادی از تبلیغات تلویزیون، رادیو و تبلیغات چاپی استفاده کرده‌اند. مزیت بازاریابی مستقیم آن است که نتایج عملیات دقیقا قابل‌سنجش هستند. بازاریابی مستقیم برای بسیاری از ؟ب‌و‌کارها کارساز است. در بازاریابی اینترنتی یا به‌طور کلی بازاریابی مستقیم می‌توان دقیقا با مخاطب درارتباط بود و این ارتباط می‌تواند بر مبنای علاقه‌مندی‌های مخاطب باشد. اگر بخواهم برای شما پیامی از طریق پست یا ایمیل بفرستم ابتدا سعی می‌کنم شما را به‌خوبی بشناسم. علاقه‌مندی‌های شما را تشخیص دهم.

خریدهای قبلی شما را بررسی می‌کنم و بخشی از این اطلاعات بدست‌ آمده را در پیام بازاریابی قرار می‌دهم. پیامی که اینگونه تهیه شود بسیار شخصی و مرتبط به‌نظر می‌رسد و توجه شما را جلب خواهد کرد. بنابرین بازاریابی مستقیم اسحله‌ مناسبی برای رقابت است، البته اگر از آن به‌درستی استفاده شود. موفقیت: چرا از بازاریابی اینترنتی استفاده کنیم یا حداقل در عملیات بازاریابی خود آنرا لحاظ کنیم؟ مایکل لندر: به‌نظر من قدرت اینترنت علاوه بر بازاریابی مخصوصا در ارائه خدمات بهتر به مشتری است. شما از اینترنت نه‌تنها برای بازاریابی بلکه برای ارائه اطلاعات جدید و عالی به علاقه‌مندان استفاده می‌کنید. فرض کنید تبلیغ یک اتومبیل را در تلویزیون ببینید. در آن تبلیغ فقط بخش کوچکی از اطلاعات لازم برای تصمیم‌گیری خرید در اختیارتان قرار می‌گیرد. طبق مدل AIDA که حتما با آن آشنا هستید تبلیغ باید ابتدا جلب‌توجه کند، علاقه ایجاد کند، تمایل شدید به‌وجود آورد و مخاطب را به اقدام دعوت کند. آخرین مرحله یعنی دعوت به اقدام معمولا از طریق اینترنت ساده‌تر است چون مخاطب می‌تواند اطلاعات موردنظر خود را به‌دست آورد. شاید فردی با کمترین اطلاعات تصمیم‌ بگیرد و فرد دیگری حتی به جزئیات فنی اتومبیل علاقه‌مند باشد. اینترنت می‌تواند برای هر دو مخاطب اطلاعات موردنیازشان را تامین کند.البته نکته بسیار مهم آن است که اینترنت جایگزین روش‌های دیگر بازاریابی نمی‌شود. ما می‌توانیم از رسانه‌های سنتی هم استفاده کنیم. موضوع مهم آن است که کاری کنیم ترکیب این رسانه‌ها و مخصوصا اینترنت، هم افزایی مناسبی ایجاد کند.کاری که بسیاری از شرکت‌ها انجام نمی‌دهند اختصاص وقت کافی برای بهینه کردن وب‌سایتشان قبل از آغاز بازاریابی اینترنتی است. آنها آنقدر به ظاهر زیبای سایتشان افتخار می‌کنند که یادشان می‌رود هدفشان از وب‌سایت چیست و از بازدیدکنندگان چه انتظاری باید داشته باشند. وقتی ؟ی وارد سایت می‌شود توقع دارید چه کاری انجام دهد؟موضوع مهم دیگر که از سال 2011 اهمیتش بیشتر شده است یکپارچه‌سازی نام دارد. چگونه وب‌سایتمان را با حضور در رسانه‌های اجتماعی یکپارچه سازیم و عملیات بازاریابی را با بازاریابی اینترنتی ترکیب کنیم تا عملیات بازاریابی ما عمر بیشتری داشته باشد و به‌زودی از بین نرود. مثلا می‌توانیم موضوعی را در یک رسانه آغاز کنیم و در رسانه‌های دیگر آنرا ادامه دهیم تا بتوانیم افراد را درگیر موضوع کنیم.موفقیت: برخی از بازاریابان اینترنتی تصور می‌کنند موضوع فقط منتشر کردن بیشتر پیام بازاریابی یا رساندن آن به افراد بیشتر است. نظر شما چیست؟ مایکل لندر: من از واژه MWR استفاده می‌کنم که مخفف کلمات «بهترین پاسخ دلخواه» است. شما در هر عملیات بازاریابی مثلا هدایت به صفحه فرود، یا ارسال ایمیل باید بر پاسخ موردنظرتان تمرکز کنید. یعنی از خود بپرسید: دوست دارم اغلب افراد چه کاری انجام دهند؟ قانون طلایی من آن است که هیچگاه بیشتر از سه پاسخ دلخواه نداشته باشید. وقتی بازدیدکنندگان به سایت شما مراجعه می‌کنند توقع دارید چه کاری انجام دهند و کدام سه اقدام را انجام دهند. هیچگاه بر بیشتر از سه مورد تمرکز نکنید.موفقیت: در وب‌سایت خودتان اولین پاسخ مورد توقعتان چیست؟ مایکل لندر: توقع دلخواه من از بازدیدکننده آن است که بازدیدکننده برای دریافت خبرنامه وب‌سایت ثبت‌نام کند. دومین هدف من آن است که بازدیدکنندگان گزارش‌های رایگان را دانلود کنند. مراجعه به وب‌سایت مانند آشنا شدن با فردی برای ازدواج است. در اولین آشنایی نمی‌توانید توقع داشته باشید شخص تصمیم به ازدواج بگیرد. ابتدا باید از طرف مقابل شناخت کافی ؟ب کند و به او اعتماد کند. اگر وب‌سایت فوق‌العاده‌ای دارید توقع نداشته باشید در بازدید اول خریدی انجام شود. خرید معمولا بعد از ایجاد روابطی پایدار با مخاطبان انجام می‌شود.موفقیت: شما چند هفته بعد به ایران خواهید آمد، چه احساسی دارید؟ مایکل لندر: اگر سوابق مرا بخوانید می‌بینید که به کشورهای زیادی سفر کرده‌ام. صادقانه باید بگویم ایران از کشورهایی است که شخصا خیلی دوست دارم به آنجا بیایم. دلیلش آن است که سال‌های قبل با چند ایرانی برخورد کردم. من حدود 18 سال داشتم و آنها ذهنیت بسیار خوبی در من ایجاد کردند. همسرم هم عاشق ایران است. درباره مردم ایران بسیار تعریف شنیده‌ام. همینطور امیدوارم بتوانم حداقل از چند مکان تاریخی در ایران بازدید کنم و مطئنم بازدید از ایران تجربه بی‌نظیری خواهد بود!
مهندس علم بيگي بازدید : 436 شنبه 08 مهر 1391 نظرات (0)

در این سری مقاله می خواهیم در مورد یکی از اساسی ترین مبحث یعنی follow اطلاعاتی را مرور کنیم . دوستان فراموش نکنیم کار ما تکرار و تمرین است . پس باز هم با خالی کردن ظرف ذهنی خود این مطالب را بخوانید .

در این بخش می خوانید :

تعریف follow

اهمیت follow

نگرش در follow

زمان و مکان follow

Follow Up

" بزرگترین لذت در دنیا انجام کاری است که دیگران می گویند نمیتوانی..."

:Follow تعریف

شناخت همه مسائل و نگرانیهایی که باعث می شود دوست شما برای وارد شدن به کاری که خیلی ها را میلیونر کرده، تصمیم درست بگیرد.

:Follow اهمیت

این بخش90 % کار شما در مرحله ورودی گرفتن است و اهمیت بسیار زیاد این قسمت به این دلیل است که نتیجه کار در این مرحله مشخص می شود . " وارد شدن یا وارد نشدن ". مطمئن باشید هیچ کس بدون فالو وارد این سیستم نخواهد شد.فالو وقتی دراین سیستم معنا پیدا میکند که دوست شما جواب

" منفی" بدهد و تازه هنر شما درفالو مشخص میکند که می توانید او را وارد کنید یا نه!

شما در هر سطح کاری که باشید ،چه در مرحله ورودی گرفتن ،چه به عنوان بالاسری و در نهایت به عنوان لیدر، برای موفقیت خود و مجموعه باید یک فالوکننده قوی و باتجربه باشید.

نگرش درFollow :

مطلب بسیار مهمی که در این بخش وجود دارداین است که چرا میخواهید دوستتان را وارد کار کنید؟

نگرش شما از وارد کردن دوستتان چیست؟ آیا نگرش شما این است که تنها دو دایرکت بگیرید؟یا اینکه تعادلی بزنید و پورسانتب بگیرید؟ مطمئن باشید با این دیدگاه شکست می خورید!

نگرش شما درفالو باید این باشد که می خواهید دو نفر از بهترین و عزیزترین دوستانتان را وارد بهترین و پر درآمدترین کار دنیا بکنیدو می خواهید زندگیشان را هم از نظر مالی و هم از نظرمعنوی متحول کنید.

با این نگرش صحیح، مرحله پیگیری بسیار راحت و لذت بخش خواهد بود.مطمئن باشید نگرش شما در این مرحله از طرز صحبت کردن شما،رفتار شما و حتی نگاه شما منتقل خواهد شد.

:Follow زمان

از هنگام گفتن سه جمله شروع و تا وقتی ادامه پیدا می کند که خرید انجام شود و بعد از آن به نحوی دیگر ادامه میابد.

سه جمله باید خیلی ساده و صمیمی و در عین حال با تمام اعتقاد و جدیت بیان گردد و به همان یک بار گفتن اکتفا نشود و در ادامه کار دلایل شما باید یادآوری و تشریح شود و نکته بسیار مهمی که خیلی از دوستان رعایت نمی کنند این است که به هیچ عنوان حق ندارید پیش داوری کنیدکه دوست شما ورودی است! خیلی واضح است که دوست شما وقتی وارد شده است که برگه خرید را به دست او داده اید و به او تبریک گفته اید. مؤثرترین زمان فالو نزدیک ترین زمان بعد از مشاوره  است و تا حداکثر 24 ساعت بعد ، شما باید اولین جلسه فالو را انجام داده باشید. وظیفه بسیار شما بعد ازجلسه مشاوره آن است که بسته به فهم دوست شما از مطالب عنوان شده در مشاوره حداقل به مدت 15 دقیقه بعد از مشاوره  باید خش های مختلف سایت را به دوستتان نشان دهید تا اطلاعات داده شده در مشاوره را لمس کند که به این کار" فالو بعد از مشاوره " گفته می شود که اهمیت بسیار زیادی دارد.

: Death time

شما باید در فالو یک برنامه ریزی زمانی داشته باشید و حد اکثر زمان برای پیگیری از دوستتان را با

بالاسری تعیین کنید و به هیچ عنوان نباید این حداکثر زمان را به دوستتان بگویید.

:Follow مکان

متاسفانه اکثر دوستان به این نکته توجهی ندارند که اهمیت مکانی که فالو باید در آن انجام شود کمتر از مکان معرفی کار نیست.مکان فالو باید جایی باشد که شما و دوستتان در آنجا تمرکز داشته باشید، دوست شما بدون هیچ مزاحمتی به حرفهای شما گوش کند، مثلا محل کار دوست شما مکان بسیار نامناسبی برای فالو است. زیرا علاوه بر اینکه شما به وی تسلط ندارید، به بهانه کار به حرف های شما بی توجهی می کند. یکی از بهترین مکانها برای فالو دفاتر کاری پالینور است زیرا خیلی از افراد بالاسری شما در آنجا حضور دارند و در صورت لزوم به شما کمک می کنند. شما به دوستتان تسلط دارید و خیلی از ابزارهای پیگیری مثل کامپیوتر و ... در دسترس شماست.

*  مهمترین عمل در فالو این است که تأثیر گذار باشید نه تأثیر پذیر!
مهندس علم بيگي بازدید : 479 جمعه 07 مهر 1391 نظرات (0)
کسب و کارهای کوچک معمولاً با مشکلات زیادی روبه رو می‌شوند. برای مثال، شخصی که کار دو، سه یا چهار نفر را به تنهایی انجام می‌دهد، مسلم است که در کارش با مشکلات زیادی روبه رو می‌شود چرا که همزمان باید مشتریان را ملاقات کند، محصولاتش را بفروشد و در سمینارهای مختلف شرکت کند. جرالد کین درباره انجام دادن تجارت یک نفره به شوخی می‌گوید:



” آقا بالاسر خود بودن خوب است، چرا که هم می‌توانید فقط نصف روز کار کنید و یا در روز دوازده ساعت سر کار باشید”. نکته‌ای که باید تمام کاسبان و تاجران به آن توجه کنند این است که باید در زمان بسیار محدودی کارها و وظایف بسیاری انجام دهند و البته باید از حداقل کار بهترین نتیجه لازم را بگیرند یعنی کارشان باید بیشترین بهره داشته باشد. اما برای اینکه از کمترین زمان بهترین استفاده را برد چه باید کرد؟ اگر شما دوست دارید که برنامه‌ها و کارهایتان را به سریع‌ترین و بهترین نحو انجام دهید بهتر است که به نکاتی که در این مقاله به آن اشاره می‌شود خوب توجه کنید و آنها را در رأس کارهایتان قرار دهید. البته برای اینکه خواندن این مقاله خسته کننده نباشد این نکات به صورت پرسش و پاسخ آمده است و فایده دیگر آن این است که به خاطر سپردن نکات آسان‌تر می‌شود.

پرسش اول
چگونه می‌توانم مشتریان بیشتری بگیرم؟
پاسخ: گاهی اوقات برای جلب مشتریان بیشتر لازم است که کارهایی را که تاکنون برای این کار انجام داده‌ایم، متوقف کنیم. گاهی اوقات باید از روشهای مؤثری برای این کار استفاده کرد. البته روشهای استانداردی برای جلب مشتریان وجود دارد و نیز روشهای غیراستاندارد دیگر. اما این نکته را به خاطر داشته باشید: یک روش را بارها و بارها امتحان کنید. اگر انتظار داشته باشید که نتایج منفی به همراه داشته باشد پول و انرژی خود را از دست داده‌اید. بنابراین آنچه که باید انجام دهید فقط کار کردن نیست. ذهنتان را متوجه اهداف و کارهای دیگر کنید. همان طور که پیشتر اشاره شد گاهی اوقات راه حل مشکل این نیست که چه کار دیگر باید انجام داد بلکه این است که برای گرفتن مشتریان بیشتر انجام چه کارهایی را باید متوقف کرد.
نکته مهمی که باید به ذهن بسپارید این است که قوانین و مقررات نامرئی در جهان وجود دارند. حتی اگر شخصی با ذهنیت متافیزیکی نباشید، می‌توانید ببینید که نیروهای نامرئی بسیاری در زندگی‌های ما وجود دارد. الکتریسیته، نور، گرما وغیره. یک بذر را در نظر بگیرید: به محض آنکه در دل خاک کاشته می‌شود، نیروهای نامرئی دست به کار می‌شوند و آن را به یک گیاه، درخت یا بوته تبدیل می‌کنند. تمام این نیازها چیزهای بسیار اساسی هستند که به بذر کمک می‌کند که قسمت‌های دیگری به آن اضافه شود و باصطلاح رشد و نمو کند. اما بیشتر مردم فکر می‌کنند که چنین نیروهایی به چیزهای مرئی و مشهودی که می‌توانیم در زندگی روزانه خود ببینیم، تعلق ندارد.
آیا شما احساس کرده‌اید که در طول یک روز همه چیز بر وفق مرادتان پیش می‌رود و باصطلاح کارهایتان روی غلتک افتاده است؟ در این مواقع چه فکر کرده‌اید؟ آیا دوست داشته اید که تلاش اضافی که به نتایج عادی بزرگتر می‌انجامد، انجام دهید؟ چه چیزی آن روز را متفاوت ‌تر از روزهای دیگر کرده است؟ نیروهای نامرئی که به نفع خود تحت کنترل درآورده‌اید. آیا تاکنون با کسی ملاقات کرده‌اید که شما را سخت تحت تأثیر خود قرار داده باشد، به اصطلاح شما را جادو کرده باشد؟ آیا به نظرتان او یک آدم جذاب بود؟ البته منظورم زیبایی و جذابیت فیزیکی نیست بلکه انرژی اوست. راز این دسته افراد این است که این افراد موفق یاد گرفته‌اند که چگونه چهار قدرت نامرئی خود را کنترل و هدایت کنند.

چهار قدرت نامرئی عبارتند از :
- رفتار
- تمرکز
- گفت وگوی درونی با خود
- باورها.

روش و رفتار مثبت باعث خلق مثبت می‌شود. من از ساده طبعی و یا تأییدات بی‌فایده سخن نمی‌گویم، بلکه عقیده دارم که احساس و برداشت من از جهان مردم، وقایع و اتفاقات و باورها و رفتارهای مناسب با آن را برایم به ارمغان می‌آورد.
آنچه که زندگیم را تغییر می‌دهد نوع نگاه و نگرش من به اشیاء و افراد و در کل، جهان است.
یک فکر مثبت نتیجه مثبت به همراه دارد. با نگاه کردن به گلها، گیاهان و درختان و دیگر چیزها این احساس را در خود به وجود آوریم که برای رشد آنها نیروهای نامرئی دست‌اندرکارند. اما علف‌های هرز از کجا می‌آیند؟ از بذرها. نتایج احساسات خود از کجا نشأت می‌گیرند؟ بذرهای افکار، باور و رفتارها. در ذهن شما چه چیزی کاشته شده است؟ زندگی همیشه ما را با چالشها و مشکلات زیادی روبه رو می‌سازد.
از این رو مهم است که این نظریه را به خاطر بسپاریم: یک شخص بدبین هر فرصت و شانس را یک مشکل می‌بیند و یک شخص خوش‌بین مشکلات را یک فرصت می‌داند.خود من چه از نظر شخصی و چه از نظر شغلی به این نتیجه رسیده‌ام که داشتن ذهنیت مثبت باعث افزایش اعتماد به نفس در انسان می‌شود. شاید اگر این حرف را به دوستانتان بزنید آنها به شما بخندند و بگویند: «این از آن حرف‌های متافیزیکی عجیب و غریب است.» اما این مسئله را به خاطر بسپارید که آنها چه موفقیت‌هایی در زندگیشان کسب کرده‌اند؟ زندگی افراد مشهور را مطالعه کنید. در زندگی انسان‌ها لحظاتی وجود دارد که باید به آن نگاهی عمیقی انداخت. خود من متوجه شده‌ام که عامل مهم موفقیت شغلی‌ام دیدگاه و نگاه مثبتی بوده است که به کارم داشته‌ام. اگر به نتایج بهتری در زندگی شخصی و شغلی خود نیاز دارید، دو چیز است که باید به آنها بیشتر از هر چیز دیگر توجه کنید:
- چگونه به نتایج مثبت و جالبی در زندگیتان دست یابید؟ با استفاده از نیروهای نامرئی که در وجود هر موجود زنده‌ای به ودیعه گذاشته شده است؟ چنانچه نتایج حاصله مثبت نیستند، استفاده از این نیروها می‌تواند تغییرات زیادی را در شما به وجود آورد.

- افزایش اعتماد به نفس در کسب موفقیت بسیار مهم است. گفت وگوی درونی با خود و تکرار کلمات و جملات تأکیدی روش بسیار مفیدی برای افزایش اعتماد به نفس در انسان می‌شود. یکی از مشتریانم با استفاده از این روش توانست ۴۰ پوند از وزنش را البته بدون کم کردن از میزان غذای خود کم کند.
تغییرات کوچک می‌تواند نتایج بزرگی به همراه داشته باشد. سعی کنید که دستورات بالا را به مدت چند هفته به کار گیرید.

پرسش دوم
چرا وقتی که مطمئنم که مشتریان خوبی پیدا کرده‌ام، آنها را خیلی زود از دست می‌دهم؟
پاسخ: وقتی که دانش آموز سر کلاس حاضر باشد، سر و کله معلم نیز پیدا خواهد شد. حال ممکن است معلم بد باشد. هر جا که فروشنده باشد، مشتری هم است، اما باید روش تشخیص آنها را خوب بدانید.

پرسش سوم
می‌دانم درست نیست که این را بگویم اما گاهی اوقات یک مشتری تمام روزم را خراب کرده است. در این مواقع چه کار باید بکنم؟
پاسخ: آیا فقط یک بار اتفاق می‌افتد یا همیشه؟ یاد بگیر چطور این تناقض را تغییر دهی تا تو و مشتری‌هایت به جای عذاب کشیدن از معامله لذت ببرید.

پرسش چهارم
می‌دانم برای اینکه کارم را بسیار خوب انجام دهم بسیار خوب هستم اما به دلایلی چندان اعتماد به نفس ندارم. با این وضعیت چگونه برخورد کنم؟
پاسخ: همیشه چیزهای کوچک هستند که باعث بروز اختلافات بزرگ می‌شوند. داشتن دیدگاه و ذهنیت مثبت و باور داشتن توانایی‌های خود باعث می‌شود که ترستان از انجام کار بریزد و از کارتان لذت ببرید.

پرسش پنجم
دسته‌ای از افراد وجود دارند که نمی‌توانم با آنها ارتباط برقرار کنم. این در حالی است که یقین دارم که آنها مشتریان بسیار خوبی از آب در می‌آیند. چه کار کنم که بتوانم آنها را متقاعد سازم؟
پاسخ: یک بار کسی گفت: «من تا به حال نتوانسته‌ام همسرم را درک کنم». یک روز تمام با او صحبت کردم ولی نتوانستم حرف هایش را بفهمم. چیزی که عجیب است این است که اگر چه پاسخ به این سؤال بسیار روشن است، اما بیشتر افراد نمی‌توانند پاسخ این سؤال را بیابند و همین مشکل هم بر روی افراد کاسب و بازرگان نیز تأثیر می‌گذارد.

پرسش ششم
من برای متقاعد کردن مشتریانم دست به هر کاری می‌زنم، اما بیشتر اوقات نتیجه نمی‌دهد. آیا تکنیک مؤثری برای این کار سراغ دارید؟
پاسخ: گاهی یک تصویر کار هزاران کلمه را می‌کند. سعی کنید از محصولاتتان تصاویر واضح و زیبایی تهیه کنید. در این صورت خیلی راحت‌تر مشتریان خود را برای خرید اجناستان قانع می‌کنید.
مهندس علم بيگي بازدید : 517 جمعه 07 مهر 1391 نظرات (1)

اکنون به یکی از شیرین‌ترین و کاربردی‌ترین مباحث بازاریابی و فروش مي رسيم كه برای صنعت‌گران و کارآفرینان و ؟انی که در هر نوع خدمات و ؟ب‌وکار و تجارتی مشغول به کار هستند،  می‌تواند بسيار کاربرد داشته باشد. براي اينكه مطالب را بصورت شفاف و خلاصه بيان كنيم، بر روي سه اصل مهم بازاريابي متمركز مي شويم كه بسيار كاربردي هستند. این سه اصل عبارتند از: بازارشناسی، بازارسازی و بازارداری.

درواقع ما برای این‌ که بتوانیم محصول و ایده‌های خود را داخل بازار به فروش برسانیم، بايد این سه  فرآیند را در نظر داشته باشیم. بازارشناسی یعنی شناخت هر آن‌ چه كه برروي موقعيت محصولات و خدمات ما در بازار تأثير گذار است. قبلاً گفته شده كه هر چه قدر شناخت ما از بازار بيشتر باشد، به همان اندازه احتمال موفقيت ما در بازار بيشتر خواهد بود.

1. بازارشناسی

1-"بازارشناسی" یعنی شناخت تمام عوامل مرتبط با قیمت، محصولات، بسته‌بندی‌ها، رقبا، مشتریان و همچنين شناخت همة ابزارها، روش‌ها، راهکارها، تکنیک‌ها و استراتژی‌هايي كه بر روي كسب و كار ما تأثير مي گذارد. "بازارسازی" یعني توانايي استفادة درست از  این عوامل برای رسیدن به هدف. "بازارداری" یعني توانايي حضور مستمر در بازار و داشتن  ارتباط دائم با مشتريان. بازارداري يعني داشتن يك ديد بلند مدت در بازار. بازارداري يعني طوری در بازار بايد عمل کنیم كه انگارمی‌خواهیم يكصد سال در بازار حضور داشته باشيم. روش‌ها، راهکارها و امکاناتی که بکار می‌گیریم بايد بگونه اي باشد که بتوانیم در بازار حضور مستمر و مداومی داشته باشیم.


اصول بازاریابی و فروش


یک شرکت واردکننده خودروهای گرانقیمت برای این‌ که بتواند خودروهای خود را بفروش برساند ابتدا سعي مي كند  بازار خود را خوب بشناسد. شناخت بازار یعنی شناخت مشتریان، شناخت خلق‌وخوها، شناخت عوامل روانی مشتریان. مشتریان چه روحیات، رفتارها و نگرش‌هایی دارند؟ مصرف‌کنندگان از لحاظ روانی و نگرشی به چه عواملی توجه می‌کنند؟ پس باید اعتقادات آن‌ها را شناخت؟  سلایق آن‌ها را  شناخت. این شرکت شروع به بازارشناسی می‌کند. مشتری من کجا است؟ساكنين کدام خیابان‌ها و مناطق ممکن است این خوردروها را خریداری کنند؟ در چه مناطقی از شهر باید شروع به كار کرد؟ این شرکت در فرآيند شناخت بازار متوجه مي شود مشترياني كه سطح درآمد آنها بگونه اي است كه مي توانند اين خودروها را خريداري كنند، در خيابانها و مناطق خاصي زندگي مي كنند. این‌ها خیابان‌هایی هستند که مشتریان بالقوه این شرکت آنجا زندگي مي كنند.

1-اين مشتريان چه نگرشهايي دارند؟

2-از چه ؟

3-آنی تأثیر می‌گیرند؟

4-كدام عضو خانواده در تصميم گيري در مورد تعويض خودرو و نوع خودرويي كه بايد خريداري شود، اثرگذار است؟


5-مادر خانواده، پدر خانواده يا فرزندان؟

6-اين شركت پس از اين كه شناخت مختصری از بازار بدست آورد، حالا باید بازارسازي مي كرد. براي ساختن بازار، برای ساختن مشتری بايد چگونه عمل مي كرد؟

7-مشتری شناخته شده بود، اما چگونه می‌توانست او را جذب كند؟

اين شركت براي جلب نظر مشتريان، تعدادي از خودروهاي گرانقيمت را هر روز در كنار بانكهاي خيابانهاي پر رفت و آمد پارك مي كردو شب هنگام آنها را جمع آوري مي نمود.  به نظر شما چرا شركت این کار را می‌کرد؟ چرا اين شرکت بايد خودروي خود را مقابل بانك پارک کند ودر هنگام شب خودرو را بردارد؟ اين یکی از کارهای بازارسازی است. شركت می‌خواست مشتری‌هاي خود را بسازد، شركت مي خواست خريد اين خودروها را براي مشتري باورپذیر کند. که بله ،  این خودرو توسط ديگران خريداري شده و هم اكنون در حال استفاده است.

کار دیگری که شركت برای بازارسازی انجام داد اين بود كه به جای نصب بيلبورد و پخش بروشور، چند نفر را استخدام كرده بود كه با اين خودروها، در خيابانهاي شلوغ و پر تردد كه قبلاً شناسايي شده بود، به گشت و گذار مي پرداختند. درواقع، وظيفة اين رانندگان اين بود كه خودروها را در معرض ديد به مصرف كنندگان و مشتريان قرار دهند. چرا شركت اين كار را انجام داد؟ زيرا این شرکت با تحقیقات به این نتیجه رسیده بود که مشتریانی که دنبال خودروهای گرانقیمت هستند تا زمانيكه كالا را لمس نكرده و از نزديك نديده باشند، براي خريد آن تصميم نمي گيرند. اين شركت بر مبناي شناختي كه نسبت به مشتريان بدست آورده بود دريافته بود كه مشتريان تحت تأثير فرزندان و زنان خود نسبت به خريد خودروهاي گرانقيمت اقدام مي كنند. به همين علت، با برگزاري جلسات و سمينارها، افراد را داخل كلوپ هايي گرد هم جمع كرد و در مورد كيفيت خودروها صحبت مي كرد.

مثلاً مي گفت اگر هرکدام از شماها یک‌میلیون تومان سرمایه‌گذاری کنید و یکی از این خودروها را بخرید، این خودرو مال همه شما صدنفر مي شود. هر کدام از شما می‌توانید هر صدروز، یک‌روز این خودرو را در اختیار داشته باشید. علاوه بر این اگر در زمان فروش خودرو،  به قيمت بالايي فروخته شد، این سود بين همة شما تقسيم مي شود. هم سود کرده اید و هم این‌ که یک روز صاحب این ماشین هستید و می‌توانید آن را سوار بشوید اين شركت برای بازارداری نيز سعي كرده بود خدمات پس از فروش و گارانتی‌های خوبی ارائه کند و  شیوه استفاده صحیح از این خودرو را آموزش‌ دهد. جوايزي نيز براي خريداران خودرو در نظر گرفته بود.

با برگزاري مسابقات اتومبيلراني، برگزاري سمينار و مهماني، رابطة خوبي با مشتريان برقرار كرده و از مشتريان فعلي براي معرفي محصولات خود به ساير افراد استفاده مي نمود. اين نمونه اي بود از يك شركت فروشندة خودروهاي گرانقيمت كه از سه اصل بازارشناسي، بازارسازي و بازارداري براي فروش محصولات خود استفاده نموده است.

براي تشريح بيشتر اصول بازاريابي، به سراغ يك شركت توليد كنندة صنايع غذايي مي رويم. اولین بار که برخی از شرکت‌های تولیدکننده مواد غذايي، سوپ‌های آماده را وارد بازار كردند هنوز فرهنگ مصرف سوپهاي آماده در بين خانواده هاي ايراني شكل نگرفته بود. فكر اينكه مي شود با ده دقيقه يك سوپ آماده داشت، براي كسانيكه براي پختن سوپ، چند ساعت وقت صرف مي كنند، قابل هضم نبود. اين شركت براي ورود به بازار، ابتدا سعي كرد بازار خود را بشناسد. به نظر شما چه افرادی بازار هدف سوپهاي آماده هستند؟ احتمالاً  پاسخ می‌دهید خانم‌هایی که شاغل هستند، دانشجويان، افرادي كه وقت كمي براي درست كردن غذا دارند. به هر حال این شرکت باید بازار خود را می‌شناخت. بازار این شرکت چه ؟انی هستند؟ سلایق آن‌ها به چگونه است؟ به چه رنگی علاقه دارند؟ چه مزه‌ای را دوست دارند چه طعمی را دوست دارند؟ نگرش‌ آن‌ها نسبت به سوپ آماده چيست؟ بعد از شناخت بازار، نوبت به بازارسازي مي رسد. براي بازارسازی  چه بايد کرد؟

برای این‌ که فرهنگِ استفاده از یک ماده غذایی در مصرف كنندگان ایجاد بشود، بايد آن مادة غذايي توسط مشتريان آزمايش شود. به همين منظور اين شركت پنل هاي تستِ  محصول را در کنار سوپر مارکت‌ها، مغازه‎ها‎، نمایشگاه‎ها و اماکن عمومی به اجراء گذاشت. مردم مي توانستند سوپ را تست کنند، بخورند، مزه کنند و باور کنند که بله این سوپ در عرض 20دقیقه می‌تواند آماده شود. آن‌ها براي محصولات خود بازارسازی کردند. درواقع محصول و خدمت را در دسترس مخاطب گذاشتند، محصول را باورپذیر کردند و اعتماد مشتریان را جلب کردند.

هر فردی برای فروش محصولات خود باید بازارسازی کند، باید مشتری‌سازی کند، مطمئناً در خیلی از؟ب‎وکارها، مشتریِ آماده وجود ندارد. باید مشتری را ساخت، باید بازار را ساخت، ایجاد کرد، حتی یک فروشنده پوشاک هم مشتری را می‌سازد. فروشنده اي كه یک حراجی باز کرده است، او هم سعی می‌کند مشتری را بسازد، با الفاظ خود، با شیوه ي ارتباطی خود، سعی می‌کند مشتری را بسازد. بايد براي بازارداري نيز تدابيري انديشيد. بازارداري يعني اينكه يك شركت دائماً در بسته بندي خود خلاقيت به خرج بدهد، در نوع ارائه  خدمات تنوع داشته باشد. اين شركت براي بازارداري و بازارگرمي، ادويه جات را بعنوان چاشني  در كنار محصولات خود به مشتريان مي داد و يا حتي اگر يك مشتري 5 عددمحصول را خريداري مي كرد، يك عدد نيز بصورت رايگان و بعنوان اشانتيون به او داده مي شد. اين شركت سعي كرد در فرآيند بازاريابي، اصول بازاريابي يعني بازارشناسي، بازارسازي و بازارداري را رعايت كند. اگر امروز بسته جات سوپ آماده را مي توان در رنگها و طعمها و بسته بنديهاي مختلف در همة سوپر ماركتها مشاهده نمود، دليلي است بر اينكه فرآيند بازاريابي شركتهاي صنايع غذايي در اين زمينه نتيجة خوبي داشته و اين شركتها در بازارشناسي، بازارسازي وبازارداري محصولات خود.

2. تبلیغات پیشبرد فروش

این تبلیغات محرکهای کوتاه مدتی هستند که برای تشویق خریداران مورد استفاده قرار میگیرد. در تبلیغات غیر شخصی دلایل توجیهی لازم برای خرید کالاها یا خدمات ارائه می شود،اما در تبلیغات پیشبرد فروش دلایل خرید فقط در زمان  فروش کالا ارائه می گردد. در تبلیغات پیشبردی معمولا از جوایز خرید ،تخفیفات ویژه و ارائه کالای مجانی نیز استفاده می شود.در اینگونه تبلیغات،برای فروشندگان  انواع پاداش ها نیز وجود دارد.ابزارهای تبلیغات پیشبرد فروش اخیرا” رشد چشمگیری داشته اند و لذا کاربرد هر یک برای هدف خاصی است.

3. انواع خریداران

۱-کسانی که با طبقه کالا کاری ندارند.

۲-کسانی که به سایر مارکها وفادارند.

۳-کسانی که هر از گاهی کالای خاصی را با مارکی معین مصرف می کنند.

تبلیغات پیشبرد فروش اغلب توجه کسانی را به خود جلب می کند که براحتی از خرید یک مارک کالا به خرید مارکی دیگر روی می آورند، زیرا استفاده کنندگان از سایر مارکها و کسانی که اصولا با طبقه کالا کاری ندارند،بیشتر اوقات به تبلیغات پیشبرد فروش توجه نکرده و به آن عکس العمل خاصی نشان نمی دهند.این نوع تبلیغات در کوتاه مدت فروش قابل توجهی را به دنبال آورده و سهم بیشتری از بازار هدف را از آن ما خواهد کرد. بسیاری از فروشندگان از تبلیغات پیشبرد فروش  به منزله ابزاری برای در هم شکستن وفاداری به یک مارک کالا استفاده کرده و از تبلیغات غیر شخصی جهت ایجاد وفاداری به یک کالای خاص بهره می برندولذا بر این اساس، مسئله مهم از نظر مدیریت بازاریابی ،تقسیم بودجه جهت تبلیغات غیر شخصی وتبلیغات پیشبرد فروش است.بازاریابان به ندرت برای مارکهای حاکم بر بازار از تبلیغات پیشبرد فروش  استفاده می کنند زیرا تاثیر این گونه تبلیغات با توجه به کاهش قیمت،تصور نامناسبی را برای مصرف کنندگان پدید می آورد.اکثر تحلیل گران بر این باورند که تبلیغات پیشبرد فروش در حد تبلیغات غیر شخصی به ایجاد رجحان و وفاداری بلند مدت در مصرف کنندگان منجر نمی شود و فقط فروش را در کوتاه مدت افزایش می دهد.آنها معتقدند که این گونه تبلیغات با کاهش وفاداری نسبت به کالا ، حساسیت مصرف کننده نسبت به قیمت را تشدید و تاثیر برنامه بازاریابی را در کوتاه مدت  حفظ کرده ،نهایتا تصویر ذهنی نسبت به کیفیت مارک کالا را منفی نشان می دهد.تبلیغات پیشبرد فروش برای تولید کنندگان ،امکان انطباق با تغییرات کوتاه مدت در عرضه ،تقاضا وتفاوتهای موجود در قسمتهای مختلف بازار را فراهم می نماید.این تبلیغات مصرف کالای جدید را ترغیب کرده و به اشکال مختلف خرده فروشی تنوع  بخشیده ، نهایتا سبب آگاهی بیشتر مصرف کننده نسبت به قیمتها شده وبه افزایش احساسهیجان درآگهی منجر خواهد شد.

مراحل استفاده از تبلیغات پیشبرد فروش:

۱-تعیین اهداف تبلیغات پیشبرد فروش

۲-انتخاب ابزارهای مناسب تبلیغاتی پیشبرد فروش

۳-تهیه بهترین برنامه تبلیغاتی پیشبرد فروش

۴-پیش آزمون برنامه تبلیغاتی و اجرای آن

۵-ارزیابی نتایج

تبلیغات پیشبرد فروش می تواند جهت افزایش فروش در کوتاه مدت ، دستیابی به سهم بازار در بلند مدت ، حفظ مشتریان قبلی و یا به قصد شکار مشتریان جدید مورد استفاده قرار گیرد.این تبلیغات می تواند جهت جذب عاملان خرده فروشی و یا عمده فروشی انجام شود و بایستی جهت ارتقای جایگاه کالا صورت گیرد و در مصرف کننده تقاضای بلند مدت ایجاد نماید.

4. انواع ابزارهای تبلیغات پیشبرد فروش

۱-ابزارهای تبلیغات مخصوص مصرف کننده:

این ابزارها شامل نمونه کالا،کوپن،پرداختهای نقدی،بسته محتوی چند کالا با یک قیمت،کالاهای خاص،انواع پاداش،نمایش کالا،جوایز،قرعه کشی و شرط بندی می باشد.ارسال نمونه های کالا معمولا توسط پست ، تحویل درب منزل یا درمحل فروشگاه صورت می گیرد.تخفیفات نقدی و ارائه کوپن نیز یکی دیگر از شیوه های مرسوم جهت کاهش قیمت اصلی کالا می باشد.روش دیگر این است که دو یا چند کالا را در یک بسته و با قیمت یک کالا ارائه می کنند مانند مسواک و خمیر دندان.روش دیگر گذاشتن کالاهای جایزه ای در بسته های کالا می باشد مانند سکه طلا. هدایای تبلیغاتی نیز ابزار دیگری جهت ترویج فروش بوده وارائه پاداشهای مخصوص به مشتریان دائمی نظیر بلیط مجانی سفرهای زیارتی یا خارجی روش دیگری از ابزارهای مورد استفاده در تبلیغات پیشبرد فروش می باشد.

۲-ابزارهای تبلیغاتی مخصوص عمده فروشان و خرده فروشان:

ارائه تخفیف فروش و ضمانتهای طولانی کالا و یا ارائه کالاهای مجانی با مارک تولید کننده به عنوان کالاهای تبلیغاتی نیز از جمله این ابزارهای تبلیغاتی می باشند.

۳-ابزارهای تبلیغاتی مخصوص مشتریان صنعتی:

علاوه بر جوایز فوق،برگزاری نمایشگاههای تجاری برای معرفی کالاهای جدید از روشهای دیگر تبلیغاتی برای مشتریان صنعتی کالاهای مورد نظر می باشد که ضمن آموزش به عمده فروشان و خرده فروشان،مشتریان جدیدی توسط بازاریابان صنعتی  جذب شده و با اعطای جایزه فروش به عوامل توزیع کالا ،سبب انگیزش بیشتر آنها برای فروش کالای مورد نظر خواهد شد.

عوامل تعیین برنامه تبلیغات پیشبرد فروش:

۱-تعیین اندازه محرک برای واکنش فروش مشتریان بسیار مهم است.

۲-بازاریاب باید شرایط مشارکت افراد و گروههای خاص را فراهم آورد.

۳-بازاریاب باید نحوه پیشبرد و توزیع ابزارهای تبلیغاتی را مشخص نماید.

۴-بازاریاب باید بودجه تبلیغات پیشبرد فروش را تعیین کند.

۵- مدت زمان استفاده از ابزارهای تبلیغاتی بایستی به دقت برنامه ریزی گردد.

ابزارهای تبلیغات فروش باید ابتدا با روش پیش آزمون بررسی گردد تا کفایت آن ارزیابی شود.متداولترین روش ارزیابی اثرات تبلیغات پیشبرد فروش،اندازه گیری حجم فروش پیش از انجام برنامه ، در طول اجرا وپس از آن است.این تحقیق می تواند تعدادافرادیکه تحت تاثیر برنامه تبلیغاتی مورد نظر قرار گرفته اند را برای ما مشخص کند و لذا بازاریاب بایستی بر اساس نتایج به دست آمده به اصلاح برنامه کار تبلیغاتی مربوطه بپردازد.

5. روابط عمومی

روابط عمومی یکی دیگر از ابزارهای اصلی تبلیغات پیشبردی به شمار می آید و وظیفه مهم آن ایجاد بستری مناسب از تعاملات مطلوب با سازمانهایی است که در ارتباط با ما هستند واین امر تنها با ایجاد ذهنیتی روشن جهت کسب شهرت و اعتبار شرکت ممکن می شود.

ابزارهای روابط عمومی:

۱- درج اطلاعات مفید برای جلب توجه نسبت به فرد،کالا یا خدمات در رسانه های گروهی.

۲- مطلع کردن عموم مردم نسبت به کالاهایی خاص با معروف کردن کالا از طریق بروشور ، سیستمهای سمعی و بصری، لباسهای متحدالشکل و فعالیتهای عام المنفعه.

۳- فراهم کردن وسایل لازم ارتباط جمعی داخلی و خارجی برای معرفی بهتر شرکت.

۴- برگزاری سخنرانی و سمینارهای مختلف با مسئولین ذیربط جهت اصلاح قوانین و مقررات موجود.

۵- مشاوره با مدیران مختلف در باره مسایل عمومی و تعیین جایگاه مناسب برای تصویر مطلوب شرکت در ذهن مخاطبان.

۶- برگزاری کنفرانسهای خبری و نمایشی به مناسبتهای ویژه در همایشهای عمومی.

با استفاده از روابط عمومی،شرکت بابت فضا وزمان مورد نظر در رسانه های جمعی ،هزینه ای پرداخت نمی کند ومی تواند با انتشار اطلاعات و بر پاکردن جلسات،فعالیت تبلیغاتی زیادی انجام دهد ولیکن به دلیل انجام وظایف مختلف،نمی تواند اهداف مربوط به بازاریابی کالا را  بعهده گیرد و همواره می بایستی در کنار بخش بازاریابی بطور مشترک در این زمینه فعالیت نماید.

6. وظایف مدیران روابط عمومی

۱-تعیین اهداف روابط عمومی که عمدتا معرفی شرکت و ایجاد یک تصویر ذهنی خوب از آن است.

۲-انتخاب پیامهای مناسب و وسایل انتقال پیام که می تواند برگزاری نمایشگاه و مناسبتهای ویژه باشد.

۳-اجرای صحیح برنامه روابط عمومی و ایجاد ارتباط با رسانه های جمعی بسیار مهم است.

۴-ارزیابی نتایج فعالیتهای روابط عمومی در خصوص جلب توجه عمومی با عنایت به افزایش فروش و سودآوری نیز می تواند صورت گیرد.

ابزارهای بازاریابی جمعی عبارتند از: تبلیغات غیر شخصی ، تبلیغات پیشبرد فروش و روابط عمومی.

فروشندگی شخصی یک روش تبلیغات پیشبردفردی برای فروش می باشد.

تبلیغات غیر شخصی ضمن هدف اطلاع رسانی،متقاعد کردن و یادآوری کالا با توجه به نام شرکت توسط فروشنده صورت می گیرد.تصمیم گیری در خصوص انتخاب رسانه مستلزم تعیین جمعیت هدف،تعیین سطح دسترسی، تعداد دفعات پخش،اهداف تاثیرگذارتبلیغات،انتخاب رسانه اصلی و فرعی با توجه به  زمان بندی مناسب استفاده از آن رسانه مشخص خواهد شد.

مهندس علم بيگي بازدید : 393 شنبه 28 مرداد 1391 نظرات (0)

جـمـع کـثـیری از مـدیران بـرجسـته بـا اتکا به برنامه ریزی و
بـرخورداری از مهارت هـای اجـرایی از نـردبـان شـغـلی بـالا
آمـده اند. اما برتری آنـهایی کـه هـمـیشه در صـدر هسـتند
تـوانـایـی فـوق الـعـاده شـان در بـرقـراری ارتـبـاط با سایرین
است.

در هنگام تاسیس یک شرکت موارد مختلفی در نظر گرفته
میشود که یکی از آنها مهارتهای اجرایی است. موسسات
و ارگان هـا بـرای ایــجاد این توانایی در میان کارمندان خود
شعب مختلفی را بـصـورت غیر ضروری به این امر اختصاص
مـی دهـنـد و در مـقـابـل هیـچ هــزینه ای را صرف ارتباطات
عـمـومی نـمی کنند. البته این بدان معنا نیست که اقشار
مـخـتــلف جامعه، رسانه های گروهی و سرمایه گذاریها بر
روی ارتباطات امری بلا استفاده و بی مورد به شمار می رود بلکه برعکس اولین رکن اساسی برای دستیابی به موفقیت در هر شرکتی قابلیت انتقال عقاید و اهداف و خدمات آن به مراجعین می باشد و برای توسعه شرکت می بایست بالاجبار بر روی ارتباطات به طور گسترده حساب باز کرد.

همانطور که مشاهده می کنید، در این قسمت دو مولفه اصلی وجود دارد: ارتباطات و زمانبندی. در این مقاله نکاتی پیرامون بهبود مهارت های ارتباطی و روابط عمومی در سطوح مختلف توسعه یک موسسه و یا هر ارگان دیگر فراهم آمده است.

پیش از اینکه دست به اقدام هر گونه کاری بزنید اهداف اصلی خود را مشخص کنید. سپس آنها را به صورت تیتروار و کلاسه شده به دفتر سرپرست بخش ببرید و یا به نشانی آدرس الکترونیکی او بفرستید. لازم است که بدانید چه مطلبی را می خواهید انتقال دهید، اگر مطلبی برای خود شما واضح نباشد چطور می توانید از دیگران انتظار داشته باشید که متوجه آن بشوند.

این امر از اصول اولیه ارتباطات به شمار می رود. اما متاسفانه بسیاری از افراد توانایی رعایت آنرا در امور روزمره شغلی خود ندارند. مپرسید چرا؟ خوب، به ۲ دلیل:

۱- به طور ارادی، اغلب افراد خط پایان را در ذهن خود مجسم می کنند اما از تجسم راه رسیدن به آن عاجز هستند

به صورت ناخودآگاه انسانها به طور قطع تنها با تکیه بر عقاید شخصی خود از مسیر مستقیم منحرف خواهند شد. ما به اعتبار، مقام و منزلت خود اطمینان کامل داریم و تصور می کنیم به هر طریقی که پیام خود را انتقال دهیم، نتیجه مطلوب از آن ماست. چنین تصوری یکی از مخاطره آمیز ترین موانع در مسیر استیلا و ارتقا فرد به درجات بالاتر به شمار می رود. هنگامیکه بر طبق عقاید خود بر روی نتیجه حساب باز می کنید در حالیکه واقعیت چیز دیگری است به ناچار از فتح خط پایان در می مانید. بنابراین داشتن اجحاف کامل نسبت به مطلب مورد نظر امری ضروری در راه مقابله با موانع موجود می باشد.

مفهوم اصلی گفته های خود را بر روی یک تکه کاغذ یادداشت کنید و آنرا به کناری بگذارید، روز بعد دوباره به آن مراجعه کنید و یکبار دیگر آنها را مرور کنید. هدف نهایی با توجه به خواستهای شما شکل می گیرد و مسیرهای مختلف برای رسیدن به آن پدیدار می شود. پس لازم است که زمانی را به مرور نکات کلیدی اختصاص دهید تا با آمادگی کامل به سمت هدف حرکت کرده، با موانع روبرو شوید و آنها را از بین برده و تمام تمرکز خود را بر روی نتیجه نهایی معطوف کنید.

۲- اگرچه این کار مشکلی است اما متاسفانه بسیاری از صاحبان کالا و مشاغل توانایی تمیز دادن خودشان را از افکار و عقاید شخصی شان ندارند. بارها و بارها از خود سوال می کنند که چگونه می توانند بر روی دیگران ( چه اشخاص و چه شرکتها) تاثیر گذار واقع شده و خواست هایشان را بیان کنند.

به خاطر داشته باشید که هر چقد بیشتر بتوانید به داخل ذهن افراد نفوذ کنید، خیلی سریعتر می توانید آنها را در مورد پذیرش شرایط خود متقاعد کنید. البته منظور من این نیست که ذهن و افکار آنها را به بازی بگیرید، بلکه باید بدانید که نیازهای مراجعین چیست و یا به عبارت دیگر طرف مقابل خود را به خوبی بشناسید.

بیشتر افرادی که در یک شرکت و یا کارخانه کار می کنند، اهداف نسبتا مشابهی را دنبال می کنند و پایداری آنها در مواجهه با مشکلات مختلف تقریبا یکسان می باشد. به همین دلیل است که زمانیکه نظری مطرح می شود نتیجه کم وبیش یکسانی را در بر دارد.

قصد و نیت شما چیست؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شما باید همیشه افکار خوب، زبان خوب و نیات خوب داشته باشید. تنها راه پیروزی و از بین بردن شک و تردید در طرف مقابل از این راه میسر خواهد شد. اهداف پر فضیلت را مد نظر خود قرار دهید و در راه رسیدن به آنها گام هایی از روی درستکاری بردارید. مردم هنگامی نیات شما را قبول دارند که به سخنان شما اعتماد داشته باشند و برای اینکه گفته های شما مورد قبول افراد شکاک قرار گیرد شما در وهله اول باید افکار درستی داشته باشید. بله، البته خیلی طبیعی است که میوه ممنوعه شما را اغوا کند و شما دچار وسوسه های شیطانی شوید، اما سعی کنید تا هیچ گاه مرتکب عملی نشوید که باعث شود صداقت شما زیر سوال رود. هنگامیکه توانایی رسیدن به اهداف را تنها با رعایت اصول اخلاقی پیدا کردید می توانید میوه ها و ثمره های ارزشمندتری را بدست آورید.

باید در زندگی خود پیروی از اصول اخلاقی را به صورت یک قانون در آورید. تنها راه موفقیت در کسب و کار و تجارت، توسعه منابع موجود بدون وجود وسوسه و فریب می باشد. گذشته از همه این ها اگر چنین مواردی را رعایت کنید روزی که نوبت به بررسی پرونده کاری شما می رسد و سرپرست بخش و یا کارفرما قصد تعیین حقوق و مزایای شما را داشته باشند با اعتماد به نفس کامل در جلسه مذکور حاضر خواهید شد. برای اینکه از درستی اعمال خود اطمینان کامل حاصل کنید در تمام مراحل زندگی خود با اتکا به نیروی ایمان و تقوی پیش روید تا در روز حساب در آرامش کامل به سر برید و هیچ گونه ترسی به دل راه ندهید.

شما باید همیشه نسبت به افراد دیگر نقطه نظر مثبت داشته باشید و برای آنها بهترین ها را آرزو کنید. تمام شکست ها و پیروزی ها ارتباط مستقیم با گفته ها و نیات درونی شما دارند. یک مدیر اجرایی اگر از مهارت های ارتباطی پایینی برخوردار باشد بدون شک در شغل خود موفق نخواهد بود، زیرا توانایی های او در انتقال مفاهیم کلیدی محدود است. مطمئن باشید که با زور و اجبار هیچ کاری از پیش نخواهد رفت- حال چه در زندگی شخصی و چه در زندگی شغلی –

موقعیت شناس باشید
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یکی دیگر از مولفه های حیاتی برای ایجاد موفقیت به هنگام برقراری ارتباط درک مناسب از فضا و محیطی است که در آن به سر می برید. شاید به کار گیری یک روش خاص ارتباطی در مراحل اولیه کار، موفقیت را برای شما به ارمغان آورد اما ممکن است به کار گیری همان روش در مراحل بعدی خسارت های جبران ناپذیری را به کل مجموعه وارد آورد. به عبارت دیگر در نظر گرفتن مراحل رشد یک سازمان از اصول بنیادین موفقیت به شمار می رود.

مدیران اجرایی و مدیران روابط عمومی در ساختار یک شرکت منعکس کننده دو قطب مجزا هستند. شاید به عقیده بسیاری از افراد وظیفه مدیران اجرایی خطیرتر باشد، اما این نظر فاقد هر گونه استدلال علمی است. با رشد و توسعه شرکت، مدیریت در صورتی موفق خواهد شد که روابط عمومی قوی باشد. بدون وجود ارتباطات موثر شرکت وارد بیراهه خواهد شد و متاسفانه در بسیاری از موارد ما شاهد چنین اشتباهاتی هستیم. مشکل زمانی محسوس می شود که شرکت مورد نظر به اندازه کافی بزرگ باشد، زیرا باید زمان و هزینه بیشتری صرف شود تا خسارات وارده جبران گردند و امکان دارد که تا آن زمان کشتی به کلی به گل نشیند.

اگر می خواهید مدیر موفقی باشید – چه در راس یک بخش چه در یک سازمان بزرگ – باید نسبت به تمام نکات اجرایی آگاهی کامل داشته باشید اما در عین حال از مقوله روابط عمومی و ارتباطات نیز غافل نشوید. اگر به خوبی توجه کرده باشید، باید به این نتیجه رسیده باشید که تمام ابزار مورد نیاز برای رسیدن به موفقیت در دستان شما قرار دارد و آن چیزی نیست جز "ارتباطات". لازم نیست که بر روی یک میز بلند بایستید و مرتب داد و فریاد راه بیندازید. کاری که باید انجام دهید این است که نسبت به همه چیز آکاهی داشته باشید. شما باید بدانید که در حال حاضر هر یک از کارکنانتان کجا هستند و مشغول انجام دادن چه کاری هستند. باید توانایی انتقال پیام خود را به دیگران داشته باشید. با توجه به شرایط محیط پیرامون شما ابزاو وتوانایی ها تغییر پیدا می کنند.

اگر احساس می کنید که شرکت با سرعت خیلی زیادی به جلو پیش می رود و متغیرهای ناپایدار بسیاری در اطراف شما به چشم می خورند بنابراین بهترین کاری که می توانید انجام دهید "دست نگه داشتن" است. حتی ترجیحا می توانید یک گام به سمت عقب نیز بردارید تا اتفاقات پیش روی خود با دید بازتری ببینید. دلیل موفقیت بسیاری از کارفرمایان بزرگ چیزی جز این نیست. آنها تیرهای خود را بیهوده به هدر نمی دهند. اول دامنه دید کامل را بدست می آورند، هدف گیری کرده و در آخر گلوله را شلیک می کنند. این کار زمان بیشتری را برای تفکر در اختیار آنها قرار می دهد.

از همین حالا برقراری ارتباطات را شروع کنید
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شاید خیلی ها این توانایی را نداشته باشند که در آن واحد هم از عهده امور اجرایی برایند و هم ارتباطی. پس بهتر است که واقع گرا باشید. این مرحله درست زمانی است که هیئت نمایندگانتان به کمک شما خواهند شتافت. از پاره ای امور دست بکشید و وظیفه انجام آنها را به عهده دیگران بگذارید. این عمل خود نوعی برقراری ارتباط به شمار می رود. هنگامیکه مسئولیت ها کمتر شوند دید شما نسبت به مسائل مختلف بازتر شده و توانایی تحلیل و بررسی دیدگاههای مختلف را بدست می آورید و تصاویر بزرگتری در ذهن شما نقش می بندند.

تعداد صفحات : 46

درباره ما
خانه عطر ایران
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    آیا از کیفیت محصولات عطر پارمیدا راضی هستید ؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 230
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 21
  • آی پی امروز : 100
  • آی پی دیروز : 10
  • بازدید امروز : 113
  • باردید دیروز : 12
  • گوگل امروز : 3
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 140
  • بازدید ماه : 249
  • بازدید سال : 1,189
  • بازدید کلی : 312,993